جریان فتنه که سال پیش در چنین روزهایی خیابانهای پایتخت را به محلی برای زورآزمایی خیابانی و تخریب اموال عمومی تبدیل کرده بود، با گذشت تنها یک سال به جایی رسید که در اثر روند ضددینی و قانونشکنانه خود و بصیرت مردم نسبت به این روند، نتوانست کمترین تحرکی داشته باشد.
به گزارش رجانیوز، این شکست آشکار در حدی بود که حتی رسانههای غربی نیز که بهعنوان عقبه تبلیغاتی این جریان به بزرگنمایی کوچکترین تحرکات و آشوبها اقدام میکردند، نتوانستند در سال جاری تصویر یا خبری از این تحرکات مخابره کنند و این یعنی "پایان فتنه"
در این میان، به نظر میرسد رسانههای غربی از پیادهنظام داخلی نیز سرخوردهتر شدهاند که نمیتوانند نگرانی خود را از مهار جریان فتنه پنهان کنند.
موفقیت دولت ایران در برابر فتنه سال گذشته
هفته نامه تایم که سال گذشته تصویر روی جلد خود را در یکی از شمارهها به آشوبهای ایران اختصاص داد، در شماره اخیر در گزارش مبسوطی با اشاره به تحولات یک سال گذشته ایران و حوادث پس از انتخابات و نیز با توجه به برنامه های دولت برای مقابله با آن مینویسد، آنهایی که در صدد شکست دولت بودند به این جمعبندی رسیدهاند که پیروزی یک شبه بدست نمیآید و باید برای سالهای آینده برنامه ریزی کنند.
تونی کارون Tony Karon خبرنگار این نشریه در ادامه مینویسد بهرغم این حوادث و ناآرامیها، دولت احمدی نژاد هنوز میلیونها نفر طرفدار دارد و بعید است که در نیروهای امنیتی و نظامی نیز به این زودیها اختلافی بهوجود آید. در واقع حکومت اجازه نداد که فاجعهای شبیه میدان تیانامن چین بهوجود آید. هر چند تظاهرات و مقاومت اولیه باعث شگفتی بود اما طی چند هفته، دولت اوضاع را در کنترل خود در آورد و هیچگاه کنترل از دست خارج نشد بهطوری که مخالفین طی سال گذشته دیگر نتوانستند فعالیت خاصی را ارائه دهند.
مجله تایم با اشاره به تلاشهای سیاسی دولت ایران در صحنههای بینالمللی مینویسد یکی از دستاوردهای خارجی دولت ایران موافقت ترکیه و برزیل برای مبادله اورانیوم با سوخت هستهای بود که در بیانیه تهران اعلام شد. هر چند این توافق از سوی امریکا و قدرتهای دیگر نادیده گرفته شد و قطعنامه جدید علیه ایران صادر شد اما این خود یک تحول جدید بود.
به نوشته این نشریه، بیانیه برزیل ترکیه در تهران نتوانست مانع از صدور قطعنامه شود ولی نشان داد که فعالیت دیپلماسی ایران نسبت به سال گذشته بهتر شده است. رأی منفی ترکیه و برزیل به قطعنامه نشان داد که اجماع بینالمللی علیه ایران وجود ندارد.
این مجله در پایان میافزاید اکنون با توجه به تصویب قطعنامه این دولت اوباما هست که از سوی دیگر کشورها برای مذاکره تحت فشار قرار خواهد گرفت و در این میان دولت احمدی نژاد هم حاضر نیست امتیازی بدهد. همانگونه که وی گفته است امریکا و متحدین امریکا اشتباه میکنند اگر فکر میکنند که با این اقدامات میتوانند با ایران وارد مذاکره شوند.
کارل پوپر و دومین سال فتنه درایران
روزنامه نیویورک تایمز با درج مقالهای تحت عنوان "دومین سال انقلاب ایران" اعتراف میکند که مأموران سازمان سیا از سال 1985 راه چاره برای ایران و مقابله با خط امام خمینی را پیروی از تئوری کارل پوپر(karl Popper) میدانستهاند و از همان سال روی این برنامه کار میکردهاند تا اینکه در سال گذشته در حوادث بعد از انتخابات تلاش کردند آن را به اجرا در آورند.
رائول مارک گریچت Reue; Marc Gerecht نویسنده این مقاله که خود از مأمورین عملیات مخفی سازمان سیا بوده است مینویسد، در سال 1985 که در سازمان سیا فعالیت داشته کسی باور نمیکرد که روزی یک تظاهرات عظیم به طرفداری از دمکراسی همانند آنچه که سال گذشته در ایران صورت گرفت بهوقوع بپیوندد. در سالهای قبل از آن، بیشتر عملیات مخفی سازمان سیا توسط لیبرالها و تندروهای ناسیونالیست طراحی میشد اما دوست و همکار این فرد وقتی صحبت از دمکراسی و حقوق بشر میکرد، هیچ مرز و حد و حدودی برای آن قائل نبود. وی میگفت نسخه درمان و مقابله با تئوری آیت اله خمینی نظرات کارل پوپر فیلسوف اتریشی است.
وی میافزاید در حوادث پس از انتخابات ایران مشخص شد که بیشتر روشنفکران ایرانی که پشت تظاهرات طرفداران دمکراسی بودند، عاشق تئوری کارل پوپر هستند.
در بخش دیگری از این مقاله از دولت اوباما انتقاد شده که چرا بیشتر از جنبش سبز حمایت نمیکند چرا که این جنبش همان چیزی است که از زمان یازدهم سپتامبر، امریکا در خاورمیانه بهدنبال آن بوده است. این جنبش شبیه آن چیزی است که در سالهای 1980 پشت دیوار آهنین شوروی مخفی شده بود.
نویسنده از دولت امریکا میخواهد تا امکانات دسترسی مخالفین به ماهواره و اینترنت را فراهم کند. به نوشته این مقاله جنبش دمکراسی به برنامه های ویدئوئی دیجیتال برای پخش نیاز دارد. آنها به کارتهای پیش پرداخت شده تلفن نیاز دارند. این نویسنده میافزاید، سالانه 50 میلیون دلار میتواند بسیاری از برنامههای مخالفین دولت ایران را راهانداری کند.
این روزنامه در حالی افکار کارل پوپر را زمینه آشوبها میداند که عبدالکریم سروش مقیم لندن که در جریان حوادث پس از انتخابات نیز یادداشتها و مصاحبههایی در تقویت این جریان نوشت و از مؤسسین سایت ضدانقلاب جرس است، از شاگردان پوپر است.
بهراستی چه کسی ازتهران برداشت غلط دارد؟
افکار واهی و پوچ و تجزیه و تحلیلهای نادرست ازجنبش سبز چیزی ساخت که نباید میشد. یک گزینه غیر قابل دوام برای محمود احمدی نژاد.
نشریه فارین پالسی در مقالهای تحت عنوان "بهراستی چه کسی ازتهران برداشت غلط دارد؟"، به قلم "فلینت" و "هیلاری من لیورت" ضمن انتقاد از سیاستهای خارجی امریکا و نقش رسانهها و جراید غرب و بهویژه امریکا در ارائه تصویر نادرست از وقایع دوران انتخابات ریاست جمهوری در 12 ژوئن 2009 در ایران مینویسد سیاست خارجی هفت قسمتی "برداشتی غلط از تهران" ارائه داده است.
در عین حال، از نظر نویسنده مقاله ناامید کنندهترین نمونه برداشت غلط از تهران، برداشتهای نادرست غرب و بهویژه امریکا از عرصه سیاسی جمهوری اسلامی ایران در ایام فوق الذکر (12 ژوئن 2009) ارزیابی شده است که بنا به اظهار نویسندگان مقاله تأثیر عمیق و مخربی بر مناظرات سیاسی امریکا در مورد ایران بر جای گذارده است.
این مقاله در ادامه می افزاید مجموعه مزبور با اظهارات غلط و فاحش از واقعیتهای ایران در مقالات آغاز شد. "هنگامی که ایرانیان روز بعد از شمارش آراء ریاست جمهوری به خیابانها ریختند، رسانههای غرب با یک داستان درامی مواجه شدند که بهنظر میرسید، خودش خودش را مینویسد. اما در عین حال داستانی بود که غرب و بهویژه رسانههای امریکا آن را در مقیاس بزرگ و کوچک بصورت نمایشی، اشتباه و با پیش فرضهای خود به مردم منتقل کردند".
درست است که بسیاری از رسانههای امریکا و از جمله برخی از نویسندگان برجسته در نتیجه یکسری برداشتهای غلط در طول سال گذشته به ارائه غلط و نادرستی از داستان سیاستهای ایران پرداختند اما این یک امر اتفاقی نبود.
اینکه بسیاری در این مورد اشتباه کردند، اشتباه ایران نیست. متأسفانه مقصر واقعی در گذشته و حال روزنامه نگاران نا آگاه و تجزیه و تحلیلهای همراه با انگیزه شخصی توسط برخی از روزنامه نگاران و تحلیلگران بی مسئولت است.
نویسنده در ادامه مینویسد البته شرایط برای گفتن و نوشتن حقایق نیز وجود داشت و برخی نیز چنان کردند اما این کار نیاز به پذیرش ریسک داشت. برای اظهار حقایق، فرد باید بیش از خودش و منافع شخصی و شغلیاش به تحلیل واقعیتها و حقایق و همچنین حرفهاش ارج بگذارد تا فروش داستان و سودجویی از آن.